خدمت به خلق

ساخت وبلاگ
بعد از يه روز کاري سنگين اومدم خونه خوابيدم غروب گوشيم زنگ خورد ديدم حاجي زنگ زد که زودي بيا تو موسسه يه خيّر اومده بيا که ازت مشاوره بگيريم منم رفتم ديدم يه پسر جوان خوش سيما نخبه دانشگاه امير کبير بود و وصل بود به بچه هاي بالا و تو کارخير بود من يه گوشه نشستمو فقط گوش دادم ببينم چيا ميگه و تفکرش چيه !ديدم سرمايه رو داره ولي فکر و ايده اي نداره همه تو جلسه صحبت کردن موضوع راجبه توليد شغل واسه خانواده هاي کم بضاعت و ضعيف بود تا اينکه نوبت رسيد به من و بعد از کلي مقدمه چيني پيشنهاداتم دادم  من گفتم مربي دارم که اموزش بده و خودش و جنس بيار و بفروشه فقط امکانات نداره 

١.قالي بافي .با شخصي اشنا شده بودم که گفت من از تبريز دار قالي و مربي و جنس ميارم اموزش ميدم و خودمم ازش ميخرم 

٢.خياطي ادم دارم ٢٢ساله خياطه و اموزش ميده مکان داشتيم اما چرخ نداشتيم و بازار فروشم داريم 

٣.آرايشگاه زنانه فقط مشکل جا و وسايل کار داريم که شروع کنيم

همه کلي استقبال کردن و قرار شد اول يه پالايش کنيم تو افراد و مستحق ترارو انتخاب کنيم و ...

١٠٠ خانواده تحت پوشش موسسه کوچيک ما هستن و با کلي گرفتاري و  مشکل .خداروشکر با چندتا خيّر اشنا شديم  اما اينا فقط به ايتام کمک ميکنن به خانواده هاي بد سرپرست و زناي مطلقه کمک نميکنن اين بيچاره پس چيکار کنن فعلا يه نفر قبول کرده اشتغال زايي کنه و اميدواريم جواب بده

 

متولد زمستان...
ما را در سایت متولد زمستان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mehrdadsoleymania بازدید : 200 تاريخ : يکشنبه 9 دی 1397 ساعت: 1:49